𝕆𝕦𝕥#

من به زندگی‌...

زندگی به من...

۰ ۴

𝑇ℎ𝑒 𝑚𝑜𝑜𝑛 𝑘𝑛𝑜𝑤𝑠シ︎

 وقتی چیزی مرا رنج می‌داد، در مورد آن با هیچکس حرفی نمی‌زدم!
خودم در موردش فکر می‌کردم، به نتیجه میرسیدم و به تنهایی عمل میکردم!
نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم، نه...
بلکه فکر می‌کردم که انسان‌ها در آخر، باید خودشان، خودشان را نجات بدهند.
#هاروکی_موراکامی

۰ ۳

Mirror𓁹︎


نگاهش مضخرف بود...
حراکاتش مضخرف بود...
خودش نبود...
و من اینو دوست ندارم...
مسخرست...
این اون نیست...
حداقل اونی که من میشناسم نیست...
نمیدونم چه کار کنم‌...
بیخیال شم بهش عادت کنم؟!...
چرا؟!
مگه کیه ؟!
نمیتونم ای اخلاقش مضخرفه‌...
تا کی باید جلوش ادا در بیارم...
اره...زندگی خودمه منم که اخرش میمونم منم که تنها میمیرم‌...
«خودخواه... بی وجدان...بی احساس...عوضی ...کثافت ...
برو ..اره برو ..میدونستم خیلی بیشعوری....»
حتما این کلماتی که ازش میشنوم
خودخواه...من..نه...من خودخواه نیستم من فقط صلاح زندگیم رو میدونم...
بهتره که دورت بندازم...(:


۱ ۴

Can't breathe breath#

بعضی چیزا خیلی شبیه به هم هستند ولی متاسفانه یه تفاوت باعث شده که همه اون شباهت ها از بین بره...
همدیگرو یه جور دیگه میبینیم ... تفاوت قاعل میشیم...
طبقات اجتماعی برای خودمون درست میکنیم ... همیگرو میکشیم... همدیگرو تحقیر میکنیم... زجر میدیم ...

به چه قیمتی؟!

رنگ پوست زیادی تو دنیا هست .سفید پوست،سیاه پوست،
زرد پوست و...
همهچیزمون عین همه...دست ،پا،خون ، صورت...
تنها یک تفاوت رنگمون فرق داره...
چرا فقط به خاطر اینکه سیاه پوسته داری نابودشون میکنی؟!
یکی از بیشعور ترین حرکت ها تو دنیا نژاد پرستیه...

ما نژاد پرست به دنیا نیومدیم.

#نمیتونم نفس بکشم.

پ.ن:فقط خواستم همدردی کنم(:

۰ ۵

𝘣𝘪𝘵𝘤𝘩𝘴

"از موهات خوشم نمیاد"

_مرسی منم همینطور

 

"شبیه گدا ها لباس میپوشی"

_این واقعیته

 

"شخصیتت خیلی گوهه، زندگیت داغونه چرا فقط نمیمیری؟"

_منم دوستت دارم

 

"جنده!"

_شغل پربرکتیه

 

"چرا خدا تورو خلق کرد؟"

_تا به ادم های دیگه بگه داغون از شما هم وجود داره

 

۱ ۶

𝑻𝒐 𝑻𝒉𝒆 𝑯𝑬𝑳𝑳

 

گاهی وقتا یه زخم کافیه تا زندگیتو تموم کنی، گاهی وقتا عکس کافیه تا روحتو بفروشی و گاهی اوقات وقتی به‌یاد میاری اونی که زندگیت بود حتی نگاهت هم نمیکنه فکر میکنی ارزششو داره از خودت یه مجسمه از احساسات پوچ بسازی، روش یه لبخند حک کنی و خودتم بهش بخندی.

درحالی که بهش لقب زیباترین لبخندو میدن و باهاش عکس میگیرن، تو میدونی به جای لبخند و چشمایی که زندگی توشون جریان داره باید تصویر لبهایی باشه که همیشه زخمی بودن.

صورتی که همیشه خسته بود و بدنی که جون راه رفتن نداشت. بدنی که نفس میکشید ولی زندگی نمیکرد.

اگه میخواستم ازت مجسمه بسازم حتما لبخندتو میکشیدم..همیشه میخواستم بدونی وقتی میخندی چه شکلی میشی. خیلی زیبا میشدی‌نه؟

۰ ۷

𝕕𝕦𝕙#

برام مهم نیست که بقیه دربارم چی فکر میکنن.
من از زندگی خودم با قوانین خودم لذت میبرم!(:

۳

):Ridiculous

زندگی سیاه سفید ، با ادم های دوازده رنگ...

۰ ۲

Turn it off

سومین شب: 

      نمیدونم چطور کسی باشم که دلت براش تنگ میشه

۷

'-'𝑚𝑦 𝑏𝑒𝑎𝑐ℎ

خب امممم ..
نمیدونم چطور بگم ولی خسته شدم.
با بیخیال گرفتن با خندیدن با افکاری که هر روز باعث ازارم میشد ... خواستم بیام سمتت ولی نشد دستام زخم شده...
دیگه کاری از دستم بر نمیاد انگار پایان قصه همین جاست .
انگار دگه خودم نیستم از الان این یه ادم دیگه است
دارم به خودم نزدیکتر میشم
انگار خود واقعیم خیلی ادم بدیه..
دنیا یه زندانه و انگار زندان جای خوبی نیست):
سنگدل شدم...
من بدم..
بی احساسم..
بی قلب..
بی درک ...
بی مغز..
دیونه..
من فقط یه انسانم که راه میره ادای انسان رو در میاره...
از این به بعد دیگه دل من یه دریاست که انسان ها داخلش ریدن:/ شاید یه روزی تمیزشه شاید مهربون شه شاید دیگه نیاد ساحل...

۰ ۴
از قبر که بزنیم بیرون
دیگه نه من منم
نه تو...
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان