جمعه ۹ خرداد ۹۹
گاهی وقتا یه زخم کافیه تا زندگیتو تموم کنی، گاهی وقتا عکس کافیه تا روحتو بفروشی و گاهی اوقات وقتی بهیاد میاری اونی که زندگیت بود حتی نگاهت هم نمیکنه فکر میکنی ارزششو داره از خودت یه مجسمه از احساسات پوچ بسازی، روش یه لبخند حک کنی و خودتم بهش بخندی.
درحالی که بهش لقب زیباترین لبخندو میدن و باهاش عکس میگیرن، تو میدونی به جای لبخند و چشمایی که زندگی توشون جریان داره باید تصویر لبهایی باشه که همیشه زخمی بودن.
صورتی که همیشه خسته بود و بدنی که جون راه رفتن نداشت. بدنی که نفس میکشید ولی زندگی نمیکرد.
اگه میخواستم ازت مجسمه بسازم حتما لبخندتو میکشیدم..همیشه میخواستم بدونی وقتی میخندی چه شکلی میشی. خیلی زیبا میشدینه؟